کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

متن مرتبط با «داستان» در سایت کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ نوشته شده است

نگاهی به «آهو» داستان عاشقانه‌ی هادی غلام‌دوست

  • نگاهی به «آهو» داستان عاشقانه‌ی هادی غلام‌دوستآن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است*«آهو» قرار بود داستانی عاشقانه باشد و عشق در فرهنگ‌های مختلف «دوست داشتن به حد افراط، شیفتگی، دلدادگی، دلبستگی و دوستی مفرط» معنا شده است، و از این منظر؛ بن‌مایه‌ی داستان تازه‌ی این نویسنده‌ی لاهیجانی «عاشقانه» است؛ اما...تیترما/ افشین معشوری – هادی غلام‌دوست این بار برای روایت دغدغه‌هایش، سراغ مقوله‌ی عشق رفته است. «ماه‌منظر و مهرعلی» شخصیت‌های محوری داستان «آهو، یک داستان عاشقانه»ی غلام‌دوست است. داستان از هم‌نشینی دو دلداده کنار چشمه‌ی آب زیر درخت سنجد آغاز می‌شود، ادامه می‌یابد و …پیش از هرچه، شایسته است بگویم «زندگی آن‌چه زیسته‌ایم نیست، بلکه آن‌چیزی است که به یاد می‌آوریم تا روایت کنیم!» که نقل به مضمون گفتاری‌ست از «گابریل گارسیا مارکز» و این، در سطر سطر نوشته‌های «هادی غلام‌دوست» جاری و ساری است.«آهو» قرار بود داستانی عاشقانه باشد و عشق در فرهنگ‌های مختلف «دوست داشتن به حد افراط، شیفتگی، دلدادگی، دلبستگی و دوستی مفرط» معنا شده است، و از این منظر؛ بن‌مایه‌ی داستان تازه‌ی این نویسنده‌ی لاهیجانی «عاشقانه» است؛ اما نویسنده بسیار زبَردستانه و زیرپوستی از چیزهایی می‌نویسد که نه تنها عاشقانه نیست، که تراژدی‌ست.به چالش کشیدن خرافه‌ها، آداب و سنن قبیله‌یی و عشیره‌یی، زیاده‌خواهی و آز، بی‌سوادی و… از مقولاتی‌ست که غلام‌دوست استادانه آن‌ها را در متن داستان «آهو، یک داستان عاشقانه» گنجانده است و خواننده را لابه‌لای داستان عشق مهرعلی و ماه‌منظر به فکر فرو می‌برد.«بایرام‌علی پای دیوار حیاط ایستاده بود و پشت هم سیگار می‌کشید. آفتاب به ریش طلایی‌اش می‌خورد.صدا! صدای گریۀ بلند نوزادی از اتاق بلند شده بود و فضا , ...ادامه مطلب

  • نگاهی به مجموعه‌داستان این‌خواب‌ها نمی‌گذارند، نوشته‌ی افشین معشوری

  • نگاهی به مجموعه‌داستان این‌خواب‌ها نمی‌گذارند، نوشته‌ی افشین معشوریفرم و ساختار مناسبی که پای مضمون‌اش می‌لنگدداستان‌های این مجموعه موجزند و حوصله سر بر نیستند. ولی پاره‌ای از موضوعات داستان شده‌ منهای فرم و ساختار، از نظر مضمون و محتوا یک جایی (شاید هم چند جا) پایش می‌لنگد.تیترما- هادی غلام‌دوست / داستان تعریف خاص خودش را دارد و داستان کوتاه نیز. یکی از فرق‌های داستان کوتاه با خاطره، گزارش و یا حتی «طرح» این است که طرح از اوضاع احوال حرف می‌زند و شخصیّت ایستایی دارد و در طول کار هیچ‌گونه تحولی روی شخصیّت اصلی رخ نمی‌دهد. یعنی داستان کوتاه روایت عملی است و اغلب از خصوصیّت پویایی برخوردار است و در پایان کار نیز شخصیت اصلی داستان تجربه‌ی تازه‌ای را کسب می‌کند.خواننده با مطالعه‌ی یک داستان کوتاه و در گذرِ این راه، همانند شخصیّت اصلی داستان، باید تجربه‌ی تازه‌ای را کسب کند و در نهایت باید گفت:«در ته هر داستان کوتاه باید چیزی عاید خواننده شود.» خاطره یا گزارش فقط یک روایت است از ماوقع، حال فرقی نمی‌کند چیزی از حاصل این روایت به درد خواننده بخورد، یا نه. ولی داستان کوتاه علاوه بر -به نوعی-گزارش ماوقع دادن، تجربه‌ی تازه‌ای نیز به خواننده می‌دهد.برای نمونه می‌شود به داستان کوتاه «اندوه» چخوف اشاره کرد. در این داستان ما با پیرمرد درشکه‌چی‌ای روبه‌رو می‌شویم که در طول روز در حین کار هر چقدر سعی می‌کند با آدم‌هایی که در شهر جابه‌جا می‌کند سرِ صحبت را باز کند و به اصطلاح با آن‌ها دردِ دل کند، ولی مردم بی‌توجه به حال و روز او، سر در کار خویش دارند و توجّهی به او نمی‌کنند و اصلا حواس‌شان به او نیست.در پایان روز ما می‌بینیم پیرمرد درشکه‌چی در اصطبل شروع می‌کند با اسبش درد دل کردن و دچار دگر, ...ادامه مطلب

  • نگاهی به مجموعه‌داستان «ماهی، مینو و دیگران» نوشته‌ی افشین معشوری

  • یکشنبه پانزدهم خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۳:۲۰ ب.ظ توسط افشین معشوری |  نگاهی به مجموعه‌داستان «ماهی، مینو و دیگران» نوشته‌ی افشین معشوری«ماهی»های بسیاری بوده‌اند و از یاد رفته‌اند که برای ما حتی به اندازه‌ی انتخاب رنگ شال‌مان اهمیت نداشته‌اند و همیشه با زبان سرزنش‌گر آن‌ها را مورد هجوم قرار داده‌ایم.مجموعه‌داستان: ماهی، مینو و دیگران| ناشر: انتشارات یانا، ۱۴۰۱| ۱۱۴ صفحه، رقعی|  ۴۵۰۰۰ تومانتیترما- شمیم مهرزاد /برای خواندن کتاب «ماهی، مینو و دیگران» بین حجم انبوهی از کارها برنامه‌ریزی کرده بودم تا هر روز دو داستان مجموعه‌ی تازه‌ی «افشین معشوری» را بخوانم. اما با خواندن داستان اول، نتوانستم کتاب را زمین بگذارم. یک استکان چای و شیشه‌ی کشمش را برداشتم و به خوانش نشستم.نخستین داستان این مجموعه‌داستان ۱۱۴ صفحه‌یی، روزگار سگ است. در «روزگار سگ» ما با شخصیت مستاصل و درمانده‌ای روبه‌رو هستیم که توهمات او نسبت به پناهگاه‌اش، سبک سورئالیسم به داستان داده و آن را از حالت رئال خارج کرده است.این در حالی‌ است که به عنوان خواننده در ابتدا فکر می‌کنیم با داستانی رئال پیش می‌رویم و در نهایت، انتهای داستان این موضوع مشخص خواهد شد‌. شخصیت داستان روزگار سگ، ما را به دنبالِ خود در مسیری ناآشنا پیش می‌برد. تصویری از احوال گذشته‌اش که با توجه به -گریز پراکنده به عقب- بیش‌تر با تصورِ خود خواننده دنبال می‌شود.نوشتن از امید و نگارش داستان‌های تلخ با پایان خوش، شیرین است.اما در جامعه‌ای که غم و فلاکت بر قشر وسیعی از مردم می‌بارد،نوشتن دردهای موجود در قالب داستان بسیار ارزش‌مندتر است تا تزریق امید مصنوعی‌….در ادامه، با او , ...ادامه مطلب

  • داستان یک مرذگی

  • نوشته‌ی: افشین معشوریباز خواب دید. گوشی تلفن را برداشته بود زنگ بزند و بگوید برگرد. بگوید اشتباه کردم. بگوید….دایی علی‌اش سر شوهرش داد زده بود:مثل کوه پشت سرش هستم.عمو حسین‌اش توی دادگاه شهادت داده بو, ...ادامه مطلب

  • ماه منیر/ داستان / افشین معشوری

  • منتشر شده در ماهنامه ی عطرشالیزار هفدهم (اسفند 95 / نوروز 96) ماه منیر افشین معشوری نشسته بودم توی مجلس عروسی نوه ی عمه ی بزرگم، چهره ها را دید می زدم. مردهای فامیل همه یا عصا داشتند یا قوز کرده بودند و موهای شان نه در آسیاب که در گذر زمان سفید شده بود. یاد قدیم افتاده بودم. سال های خوبی بود و فامیل معنای دیگری داشت؛ اما حالا بچه های دیروز هر کدام برای خودشان مردی شده اند و مردها پیر و پیرترها ح,داستان,افشین,معشوری ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها